-
- یکی از مؤلّفه های مهم رابطه زوجین، ممکن است رضایت از رابطه جنسی باشد. لومن[۱] و دیگران (۱۹۹۴) مطالعه ی وسیعی را با عنوان «روابط جنسی در آمریکا» انجام دادند و دریافتند رضایت جنسی و بهزیستی بهطور جدانشدنی به هم مرتبط هستند. کریستوفر و اسپریچر[۲] (۲۰۰۰ (اظهار می کند گرچه دانش ما در مورد روابط جنسی زناشویی بیش از گذشته است ولی در این مورد که روابط جنسی چگونه بر زندگی زناشویی اثر میگذارد و در مورد ماهیت تأثیر و تأثّر آن با دیگر پدیده های زناشویی دیدگاه محدودی داریم. روابط جنسی بخشی ضروری از بیشتر روابط صمیمی زن و مرد است تا جایی که در غالب جوامع، ازدواج با روابط جنسی آغاز میشود (اسپریچر[۳] و دیگران، ۲۰۰۶) اپت[۴] و دیگران (۱۹۹۴) اشاره میکنند که رابطه جنسی موضوعی است که در ادبیات پژوهشی مورد غفلت واقع شده است. در ایران، مؤلّفه های دیگر زناشویی به وفور موردبررسی قرارگرفته اند؛ اما روابط جنسی به ندرت موردتوجه پژوهشگران بوده است. از طرف دیگر میزان بالای کژکاری جنسی در ازدواج، دلیل دیگر برای مطالعه ی روابط جنسی در زوجین است . پژوهش ها نشان میدهند که، سطوح بالای رضایت جنسی با کیفیت و پایداری بیشتر روابط جنسی همبسته است (اسپریچر و کیت ۲۰۰۴).
پژوهشگران میزان بالای کژکاری جنسی به میزان۵۰درصد را ثبت نموده اند (مستر و جانسن[۵]، ) و متخصصان بالینی نسبت به اثر این کژکاری ها بر بهزیستی زناشویی زوجین هشدار داده اند (مک کارتی[۶]، ۱۹۹۷، ۲۰۰۳) به علاوه، لومن و همکاران) ۱۹۹۹(معتقدند باتوجه به ارتباط قوی کژکاری جنسی و کیفیت زندگی معیوب، این مسئله میتواند در تشخیص وضعیت سلامت روانشناختی نقش مهم ایفاکند. از این رو، پرداختن به کارکرد روابط جنسی و روابط زناشویی مهم و ضروری به نظرمیرسد.
پژوهش های محدودی رابطه ی رضایت جنسی و ارتباط زناشویی را بررسی کردهاند. باتوجه به اینکه ارتباط ورضایت جنسی هر دو روابط محرزی با رضایت زناشویی دارند، بررسی جنبه های ترکیبی این دو با رضایت زناشویی مفید خواهد بود. مارکمن[۷] و همکاران در مطالعه ی طولی برنامه پربارسازی رابطه ی پیش از ازدواج دریافتند هنگامی که زوجها مهارتهای ارتباط مؤثّر باهمدیگر را کسب میکنند، زندگی جنسی آنان بهبود می یابد، به علاوه این دو ارتباط تنگاتنگی باهم دارند. همسو با این پژوهشگران، چسنی[۸] و دیگران (۱۹۸۱) دریافتند ارتباط جنسی، رضایت جنسی و ارتباط زناشویی همگی بعد از برنامه ی درمان بدکاری جنسی بهبود می یابند.
به اعتقاد بسیاری، روابط جنسی زن و شوهر مهمترین علل تعیین کننده زندگی زناشویی است. با این حال، ارتباط در جویباری از شکست و در آتشفشانی از خشم از هم می پاشند .
در پیچ بخشی از روابط زناشویی معانی سمبلیک تا این اندازه فعال و نقش آفرین نیستند. مثلاً زن ممکن است پیش خود نتیجه نگیرد که نمیتواند شوهرش را ارضاء کند، ممکن است نگران آن باشد که چون نمیتواند درحد توقع شوهرش به روابط جنسی آن تن در دهد و چون کمتر از شوهر خود به تماس جنسی خود را ضعیف دانسته نگران آن باشد که از سوی همسرش مورد تحقیر قرار گیرد. دلواپسی هایی از این قبیل میتواند کار تماس جنسی را به اختلال بکشاند (قره چه داغی، ۱۳۶۹، ص ۹۲).
بر خلاف تصورات مردم کودک از همان ابتدای زندگی با مسائل جنسی انسان آشنا میشود. کودکی که از پستان مادر شیر میخورد، ابتدا ناخودآگاه پستان مادر را یکی از عوامل لذت می شمارد و همچنانکه رشد میکند از طرق مختلف احساس والدین خود را دربارۀ مسائل جنسی درک میکند.
اگر رفتار آنها نسبت به هم گرم و مهربان باشد، بزرگ میشود . بسیار مشکل است بتواند روش دیگری اتخاذ کند (دکتر نجاتی، ۱۳۷۷، ص ۶۲).
بیشترین گرفتاری های مربوط به روابط جنسی حول محور تعداد برقراری در روابط جنسی زمان ارضاء و کیفیت آن دور می زند و هرکدام از این موارد معانی سمبلیک بخصوص را تداعی میکنند و به سهم خود تحت تأثیر آن قرار میگیرند . زن و شوهر اغلب درباره تناوب برقراری تماس جنسی و زمان بندی ارضاء میتواند معانی سمبلیک قدرتمندی داشته باشند (قره چه داغی، ۱۳۶۹، ص ۱۰۳).
ممکن است، عبارت در هر وقت بخواهم میتوانم روابط جنسی داشته باشم، برای شوهر به مفهوم برخوردار بودن از عشق و علاقه زن و برای زن به مفهوم زیر سلطه بودن و مورد بهره برداری واقع شدن از سوی شوهر باشد(همان منبع، ۱۳۶۹، ص ۱۰۸).
در ابتدای ازدواج جهت بهبود، شناخت و اصلاح روابط جنسی خود باید در مورد توقعات، رفتار و ارزشها باهم به گفتگو بنشینند، گفتگو بهمنظور بهبود بسیار سازنده است و موجب تقویت جنبههای مختلف ازدواج میشود. اگر زوجین قادر نباشند در مورد مسائل جنسی و چگونگی آمیزش آزادانه به گفتگو بنشینند، مسلماً از نحوۀ بینش یکدیگر با خبر نمیشوند و نمیتوانند بهطور مطلوب رضایت خاطر را فراهم آورند (نجاتی، ۱۳۷۸، ص ۳۲).
اصرار زن یا شوهر برای برقراری تماس جنسی، بیش از آن میزان که دیگری می خواهد ممکن است مشکلاتی نظیر آنچه در مورد صرف وقت زن و شوهر با یکدیگر از آن حرف زدیم بوجود آورد. زن یا شوهر ممکن است خود را محق بداند که هر آینه بخواهد بتواند تماس جنسی داشته باشد، در حالیکه هر دو ممکن است خواهان زمینه های عاشقانه باشد (قره چه داغی، ۱۳۶۹، ص ۹۱).
غرور هم اغلب در روابط جنسی نقش بازی میکند. برداشت زن از زن بودن و نظر مرد از مردانگی اغلب با واکنش طرف مقابل ارتباط دارد. زنی از اینکه شوهرش به خواستههای جنسی مکرر او پاسخ مثبت نمی داد، احساس بدی پیدا کرده بود. این زن همیشه احساس غرور کرده بود که از جذابیت جنسی زیادی برخوردار است. در این شرایط بی تفاوتی شوهرش را به حساب توهین می گذاشت. از سوی دیگر، شوهری از آن طرف که زنش هنگام هم بستری احساس به خرج نمی داد، خشمگین بود و در نظر او این رفتار که زنش هنگام هم بستری احساس به خرج نمی داد، خشمگین بود و در نظر او این رفتار زنش نشانۀ آن بود که او مرد نیست. (همان منبع، ۱۳۶۹، ص ۱۲۱).
احساس اهمیت، مورد پذیرش قرار گرفتن و لذت متقابل، تقویت کنندۀ غریزۀ جنسی و کاهش احساس عشق و صمیمیت و پذیرش، تضعیف کنندۀ آن است. کاهش میل جنسی و درنتیجه عملکرد جنس ممکن است به حساب تخفیف عشق و محبت گذاشته شود. درنتیجه دایرۀ بسته ای شکل میگیرد. کاهش احساس نیاز به یکدیگر، جذابیت و ارضای جنسی را کاهش میدهد و در اثر آن میزان احساس نیاز به یکدیگر کمتر میشود. (همان منبع، ۱۳۶۹، ص ۱۳۲).
باید قبول کرد که ابتدا برای زوجین بسیار سخت است که با صراحت در مورد مسائل جنسی باهم صبحت کنند و شاید در مواردی موجب ناراحتی آنها شود، اما این کار نهتنها ضروری است بلکه امری مهم در سرنوشت آیندۀ آنها تأثیر عمیقی دارد. با مطرح شدن این مسائل، رفته رفته، آرامش لازم حاصل میشود، با پیشرفت کار روابط گرم و صادقانه بدون ترس، بین زوجین برقرار میشود (همان منبع، ۱۳۶۹، ص ۱۳۶).
اصلاً اینگونه برداشتها جز با گفتگو، همیاری و محبت کردن زوجین باهم امکانپذیر نمیباشد. بدون تماس و یگانگی کامل، بسیار بعید است و با کدام حرکت باعث انگیزش و تحریک بیشتر خواهد شد و چه عاملی باعث میشود هیجان لازم به دست آید، بسیاری از مردها از قدرت جنسی زن می رنجند و فکر میکنند زنان نیز همچون مردها تحریک میشوند و یا عده ای تصور میکنند که زن تحریک پذیر نیست و یا از مسائل جنسی لذت نمی برند و یا آنها تنها وسیله ای برای لذت طرف مقابل خود هستند (همان منبع، ۱۳۶۹، ص ۱۴۰).
زنها نیز تصوراتی غلط همچون مردها دارند و بسیاری از آنها نمی دانند مردها بـــه سادگی تحریک میشوند و با دیدن اندام لخت زن به شدت هیجان زده میشوند. پر واضح است که تا زمانی که این چنین برداشتهای غلط وجود داشته باشد تعادل جنسی برقرار نمیشود. گاهی تماس بدون کلمات بهترین روش است و زن و مرد میتوانند بسیاری از امیال را تشخیص دهند. زنی که شوهرش را عملاً هدایت میکند . دیگر احتیاجی به تشریح امیال خود ندارد. اغلب اختلافات زناشویی در مدت همخوابگی از بین میرود، زمانی که زن و شوهر در مورد مسائل جنسی باهم اختلاف دارند بهترین راه آن است که در مورد اختلافات باهم به گفتگو بپردازند. نخستین قدم درک افکار خود در مورد موضوع اختلاف برانگیز است و دومین قدم میتواند این باشد که بررسی کنید آیا احساس شما درست است یا خیر. با درک هم، زن و شوهر میتوانند تدابیری اتخاذ کنند که هر دو از روابط جنسی لذت ببرند (همان منبع، ۱۳۶۹، ص ۱۴۳).
زن و شوهر باید تمامی خواستههای خود را به زبان بیاورند و تغییرات حاصله از روابط جنسی و میزان هیجان حاصله در اوج لذت را برای هم به روشی توضیح دهند.
باید هیچ گونه ترسی از انتقاد نداشت و به شریک خود اعتماد کنند. گذشت زمان در اغلب موارد موجب میشود که در روابط جنسی پیشرفت مثبت ایجاد شود و از لحاظ روحی و روانی زوجین به هم نزدیک تر شوند و زندگی جنسی لذت بخش تری برای هم فراهم آورند . رفتار محبت آمیز باهم امکان اظهار عشق در روابط صحیح را فراهم میکند. به این ترتیب بدون هیچ گونه ترس و واهمه با خونسردی و اعتماد در مورد این قبیل مسائل به گفتگو بپردازند(همان منبع، ۱۳۶۹، ص ۱۵۴).
۲-۵-۳- فرآیند روابط زناشویی
اهمیت آمادگی روانی برای آمیزش :
روابط جنسی بسیار پیچیده است . روابط جنسی به قدری همه جانبه است که نمیتواند فقط به خاطر ارضاء جسمیباشد . یکی از موارد مهمی که در روابط جنسی مطرح است آمادگی روانی هست. میزان آمادگی روانی بستگی به تجربیات، اطلاعات و مطالعات قبل از ازدواج دارد. ایجاد آمادگی روانی برای برقراری ارتباط جنسی به طول می انجامد. آمادگی روانی عقل از نزدیکی درگذشته به ندرت رعایت می شد. زن و شوهر در همان آغاز بدون در نظر گرفتن آمادگی روحی و روانی به آمیزش می پرداختند . این کــار اثر روانـی شدیدی بهجای می گذاشت . فقط به خاطر اینکه فرصت کافی جهت شناخت رو انی هر یک از طرفین در نظر گرفته نشده بود (نجاتی، ۱۳۷۷، ص ۶۲).
اهمیت عشقبازی :
معمولاً پس از پایان آمیزش تمایل زن نسبت به مرد بیشتر است. مرد در اینگونه مواقع باید این خلاء را با عشقبازی برطرف کند. در اینگونه موارد زنها تصور میکنند مردشان او را فقط بهمنظور برطرف کردن امیال خود می خواهد و هیچگاه امیال و خواستههای زنش را در نظر نمیگیرند. مرد باید پس از آمیزش برای برطرف کردن این فکر به عشقبازی و دلجویی از زن ادامه دهد تا اینکه او نیز رضایت کامل را به دست آورد. در آغاز ازدواج عشقبازی بعد از نزدیکی از اهمیت زیادی برخوردار است. عشقبازی نمایانگر این مسئله هست که عشق تنها بهمنظور ارضاء جنسی نیست و بعد از ارضاء جنسی نیز عشق ورزی پایان نمی یابد. عشقبازی طرفین را قادر میسازد که ناامیدیها را از خود دور کرده و با درک یکدیگر، احساس خرسندی و رضایت را در هم ایجاد کنند. (همان منبع، ۱۳۷۷، ص ۷۵).
در این تحقیق نکاتی را یادآور می شویم که هماهنگی و موفقیت رضایت بیشتری را امکان پذیر میکنند :
۱- زوجین باید در رابطه با دستگاه تناسلی طرفین اطلاعات کافی داشته باشند، در این رابطه «بالزاک» بیان می دارد : زمانی مردی برای ازدواج آماده میشود که بهطورکلی از وضعیت جنسی زن مطلع باشد.
۲- در حین عمل جنسی متوجه تغییرات تمام اعضاء در طرفین باشد زیرا در مواقع ارتباط جنسی تغییرات شایانی بروز میکند. بطوریکه تمام قسمتهای بدن به فعالیت می افتد، از طرفی آلت تناسلی مرد را تحریک به حالت نـــعوظ میآید به همین صورت در زن نیز تغییراتی بوجود میآید . دیـــواره های مهــبل پرخون شده غده کلیتوریس و لبهای کوچک سفت میشوند، علاوه بر این مسائل فعالیت عضلانی مانند تند شدن ضربان قلب و تنفس تا زمان انزال وجود دارد.
۳- در اولین مقاربت در زنان پاره شدن پردۀ بکارت همراه با درد و خونریزی هست. اگر پرده بکارت سخت و محکم باشد در مقابل دخول آلت مرد مقاومت میکند و تا زمان اتساع کامل ایجاد ناراحتی خواهد کرد . در این زمان با رعایت وضعیت طرفین میتوانند ناراحتی و درد را کاهش داد.
۴- باید دانست که روابط جنسی در روح و جسم زوجین تأثیر میگذارد به همین لحاظ مرد و زن باید به عکس العمل های جنس یکدیگر توجه و آشنایی داشته باشند و در این رابطه هماهنگی بوجود بیاورند. این هماهنگی بازی و تماس بدن طرفین و بیدار شدن احساسات و تحریک انجام میشود.
۵- میل جنسی در مردان زودتر بیدار میشود و در مدت کوتاهی به انزال میرسد. در زنها مدت طولانی تری طول می کشد تا تحریک شده و به اوج شهوت برسد.
۶- تحریک شدن طرفین به وضعیت روحی، نحوۀ عشق بازی، حساسیت فردی خلق و خو بستگی دارد.
۷- ابتدا لازم است طرفین ازنظر روحی، پس ازنظر جنسی تحریک شوند، نوازش، لمس، بوسه از عوامل تحریک روانی و روحی هست.
۸- گردن لبها، آویزهای گوش، پستانها، لبهای کوچک مبهل، ناحیه کلیتوریس، قسمتهایی هستند که دارای بیشترین تحریک هستند. برای تحریک و آمادگی برای مقاربت لازم است مرد، زن را در آغوش گرفته و با نوازش کردن، لمس کردن نقاط حساس بدن، بوسه، احساسات او را برانگیزد. حساس ترین قسمت تحریک کننده زن، تمام قسمت دستگاه تناسلی و نوک پستانها هست، این قسمتها پس از تحریک به حالت نعوظ در می آیند.
۹- ترشح مایع در اطراف مهبل توسط غدد باروتولین نشآنه ی اوج جنسی در زنان است برای رسیدن به اوج شهوت لازم است مردان خود را با این لحظه در زن هماهنگ کنند تا هر دو به یک اندازه از این لذت جنسی استفاده کنند.
۱۰- هنگام مقاربت، زن باید در وضعیتی قرار بگیرد که از لحاظ روحی و جسمی کاملتر و بهتر باشد و باعث ناراحتی در طرفین نشود.
۱۱- هیچ عملی بدتر از آن نیست که بر خلاف میل باطن، طرفین در روابط جنسی از خود دلسردی نشان بدهند (استون واتسون).
[۱]- Laumann
[۲]- &Sprecher Christopher
[۳]- Sprecher
-[۴] Apt
[۵]- Masters & Johnson
[۶]- McCarthy
[۷]- Markman
[۸]- Chesney
- یکی از مؤلّفه های مهم رابطه زوجین، ممکن است رضایت از رابطه جنسی باشد. لومن[۱] و دیگران (۱۹۹۴) مطالعه ی وسیعی را با عنوان «روابط جنسی در آمریکا» انجام دادند و دریافتند رضایت جنسی و بهزیستی بهطور جدانشدنی به هم مرتبط هستند. کریستوفر و اسپریچر[۲] (۲۰۰۰ (اظهار می کند گرچه دانش ما در مورد روابط جنسی زناشویی بیش از گذشته است ولی در این مورد که روابط جنسی چگونه بر زندگی زناشویی اثر میگذارد و در مورد ماهیت تأثیر و تأثّر آن با دیگر پدیده های زناشویی دیدگاه محدودی داریم. روابط جنسی بخشی ضروری از بیشتر روابط صمیمی زن و مرد است تا جایی که در غالب جوامع، ازدواج با روابط جنسی آغاز میشود (اسپریچر[۳] و دیگران، ۲۰۰۶) اپت[۴] و دیگران (۱۹۹۴) اشاره میکنند که رابطه جنسی موضوعی است که در ادبیات پژوهشی مورد غفلت واقع شده است. در ایران، مؤلّفه های دیگر زناشویی به وفور موردبررسی قرارگرفته اند؛ اما روابط جنسی به ندرت موردتوجه پژوهشگران بوده است. از طرف دیگر میزان بالای کژکاری جنسی در ازدواج، دلیل دیگر برای مطالعه ی روابط جنسی در زوجین است . پژوهش ها نشان میدهند که، سطوح بالای رضایت جنسی با کیفیت و پایداری بیشتر روابط جنسی همبسته است (اسپریچر و کیت ۲۰۰۴).
