جدول ۲-۱ : تعاریف مختلف گردشگری و نقاط ضعف و قوت آنها
نویسنده
تعریف گردشگری
شرح
مک کین (۱۹۷۷)
یک تمایل ژرف و گسترده انسانی برای شناخت دیگران از طریق برخورد متقابلی که ما طی آن خودمان را میشناسیم. یک جستجو و یک سیر و سلوک برای دیدن و شاید درک کلی سرزمینهای قابل سکونت زمین
برای دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
گردشگری به مثابه یک کنش مثبت برای تحقق خویشتن و خود شکوفایی
جعفری (۱۹۷۷)
مطالعه بشر دور از محل سکونت معمولیاش، همچنین دور از صنعتی که به نیازهایش پاسخ میدهد و اثراتی که گردشگر و صنعت گردشگری بر محیط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی میزبان دارد
اگرچه استفاده از لفظ «بشر» منسوخ شده اما نباید ما را از سودمندی این تعریف غافل کند
ماتیسون و وال(۱۹۸۲)
یک پدیده چند عاملی که حرکت از محل اقامت معمول و ماندن در آن جا را شامل میشود؛ مقایسه عناصر پویا و ایستا و نتایج آنها
رویکردی سودمند، اما بسیار گسترده و کلی. آیا گردشگری یک پدیده است؟
پیرس (۱۹۸۲)
گردشگری میتواند ترکیبی از عناصر نسبتاً مرتبط صنعتی باشد که از حرکت مردم از محل سکونت و ماندن در مکانهای دور از محل اقامت ناشی میشود. گردشگری در اساس یک پدیده مرتبط با جوامع فراغتی است.
یک تعریف بلا استفاده، اما مؤثر که میزان اثرات را مشخص نمیکند
مورفی (۱۹۸۵)
مجموعه مسافرتهای افراد به سوی مکانهای مورد نظر با طول مدت مشخص، ترکیبی از تفریح و تجارت
بر هدف سفر متمرکز شده است
اوری (۱۹۹۰)
مصرف کالا و خدمات در مسافرت؛ مصرف ابژههای مادی و غیر مادی به دلیل احساس مطبوع و تجربه خوشایند آن در مقابل زندگی روزمره